جنگ فرهنگی

جنگ فرهنگی زمانی قوت گرفت که لیبرال ها جنگ اقتصادی راه انداختند!!! 

وقتی اقتصاد مهم تر از هر چیزی شد یعنی کردند، آنوقت بود که حتی برخی انقلابیون آگاه به هدف، از این مسئله مهم غافل شدند.

سران دنیایی که با عادی کردن تجمل گرایی و مدگرایی در جامعه انسان را مجبور به همرنگ شدن با جماعت کرده است و او را کاملا مصرفی بار اورده.

حتی اگر اوضاع اقتصادی عالی شود و این جنگ پولی پایان یابد که ان شاء الله پایان خواهد یافت باز هم نمیتوانم آینده را روشن ببینم چون جنگی را در پیشرو میبینم که شروع شده و بعلت پر رنگ بودن جنگ دیگر نادیده گرفته شده. تجاوز فرهنگی چیزی که رهبر بارها به آن اشاره کرده است.

کاهش جمعیت شیعیان نتیجه استقلال زنان در زمانی که جامعه از مرد سالاری فاصله می گیرد و زنان مستقل شده خود را بی نیاز از تکیه گاهی مثل مرد می بینند. شاید برای خیلی ها مرد سالاری واژه ناخوشایندی باشد اما مردسالاری مثبت و منفی است و کاملا بد یا خوب نیست و گاهیی حتی نیاز است.

روز به روز آمار دانشجویان دختر بیشتر از پسر می شود و دانشگاه ها پر شده از فارغ التحصیلانی که به مراتب راحت تر از پسران کار پیدا میکنند و علت آن هم چیز واضحی است. افزایش دختران شاغل و ترس پسران از بی نتیجه بودن درس خواندنشان مسبب این اختلاف جنسیت فاحش در دانشگاه ها شده. پسری که ناگزیر است در این جهنم دو راهی و تصمیم گیری مجبور شود به انتخاب راهی  که اورا زود تر به پول برساند. و دخترانی که از فرط بیکاری درس را بر میگزینند و با ادامه دادن تحصیلشان فقط وقت خودرا پر میکنند و برایشان چندان هم شاغل شدن اهمیت ندارد. 

مشکل اصلی اختلال فرهنگ مدرنیسم با سنت است. ما گیج از تشخیص راه درست در این اختلال فرهنگ های غریبه ای که گاهی احساس می شود از سنت بهتر نتیجه می دهد و این نهایت نفوذ بیگانه درر نتیجه اداره غیر اسلامی جامعه ای که غرب گرایی را طی میکند.

مرگ احساس = مرگ عشق زمینی 

عشق زمینی = زمینه درک عشق الهی

مرگ احساس در نتیجه ی غلبه تعقل و افزایش سن و شکست های گذشته و کدر شدن تدریجی آینه احساس

 مثبت اندیشی در بین این همه مشکلات بلوغ فکری جامعه است. بلوغ فکری افراد را حتی افراد به ظاهر شرور را نمیتوان نادیده گرفت و به نظر بنده سران و قدرت ها جلوی شکوفایی این بلوغ اجتماعی را گرفته اند. آن هم با رسانه و مادی جلوه دادن زندگی