دلِ بیقراران

دلِ بیقراران
طبقه بندی موضوعی

۳۲ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

آری 

حضرت ابراهیم علیه السلام در هنگام مواجه با بت ها با اینکه می دانست ممکن است  نتیجه اش مرگ و نبودن باشد،نبودن را برگزید.چون او می دانست این نبودن اورا به بودن جاودانه خواهد برد.و بار دیگر که خداوند او را در قربانی فرزند عزیزش امتحان کرد او بار دگر نبودن را برگزید و باز پیروزی او در انتخاب نبودن رقم خورد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۲۷
دل بیقرار
پنجشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۵۳ ق.ظ

معجزه حضرت موسی ع که سعی میکنند تحریفش کنند

حضرت موسی ع که چوپانی با تجربه بود قطعا در صحرا ها با مارهای زیادی برخورد کرده بود.
خداوند به او فرمود عصایت را بر زمین بیانداز
عصا به چنان موجود وحشتناک و غول پیکری تبدیل شد که اندازه اش به مراتب بزرگتر و مقتدرتر از برج های بزرگی است که فرعون حاکم آن بود.
در خواندن  قرآن دقت کنیم و بیشتر سعی کنیم آیه را از خود آیه بفهمیم نه ترجمه اش زیرا ترجمه هرچه باشد نمی تواند به اندازه خود آیه مفهوم یابد یا آنرا برساند.

فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿۳۲﴾الشعراء


وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿۱۱۷﴾الاعراف

فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿۲۰﴾طه



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۳
دل بیقرار
يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۰۰ ق.ظ

حیواناتی که کشتنشان نهی شده

امام صادق(ع) روایت کردند که حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: از کشتن زنبور عسل، مورچه، قورباغه، گنجشک، شانه به سر و پرستو بپرهیزید.


زنبور عسل را به این سبب که پاکیزه می‌خورد و پاکیزه پس می‌دهد، حیوانی است که خدای ارجمند به او وحی کرد و حیوانی است نه از جن و نه در شمار انسان.


مورچه به این دلیل که مردم در روزگار حضرت سلیمان‌ بن‌ داوود(ع) به قحطی گرفتار شدند، پس هنگامی که به سوی نماز باران خواهی می‌رفتند، مورچه‌ای را دیدند که روی دو پای خود ایستاده دست‌هایش را به سوی آسمان بلند کرده و می‌گوید: "خدایا، ما آفریده‌ای از آفریدگان تو هستیم و از فضل تو بی‌نیاز نیستیم، ما را از نزد خود روزی ده و ما را به گناهان کم‌خردان آدمی زادگان بازخواست منما."


پس سلیمان به مردم گفت: به خانه‌هایتان برگردید که همانا خدای فرازمند بر اثر دعای دیگران به شما آب داد.

 

قورباغه بدین رو بود که چون بر ابراهیم(ع) آتش برافروختند، همه جانداران زمین به خدای بزرگ و ارجمند شکایت کردند و از او خواهش کردند که بر آتش آب بریزند، خدا به هیچ یک از آنان اجازه نداد مگر قورباغه که دو سوم پیکر قورباغه در انجام این کار سوخت و تنها یک سوم از پیکرش سالم ماند.


شانه به سر (هدهد) به این دلیل بود که او راهنمای سلیمان(ع) به کشور بلقیس بود.


گنجشک به این دلیل که یک ماه راهنمای حضرت آدم(ع) از سرزمین سراندیب به سرزمین جده بود.


و اما پرستو به این سبب که گردش او در آسمان به دلیل اندوه خوردن بر ستم‌هایی است که روا داشتند و عبادت او خواندن «سوره حمد» است و آیا نمی‌بینید که او می‌گوید: «ولااضالین».



منبع: الخصال المحمودة والمذمومة(صفات پسندیده و نکوهیده)، جلد 1، ص 448-451 نوشته شیخ صدوق(ره)

۱۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۰
دل بیقرار
پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۰۰ ق.ظ

وسوسه شیطان بهانه می شود اگر.....

وسوسه شیطان بهانه ای پوچ میشود اگر این سوره را بخوانید

حالا حرکت کنیم...بی بهانه!!!!!

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۰
دل بیقرار
يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۰۸ ق.ظ

خاطرات چند بختکی!!!!


تا حالا شده شبا وقتی می خوابید،حس کنید که بدنتون تکون نمیخوره،و فقط چشماتون محیط اطرافو میبینه و  صدا های خاصی می شنوید؟

این حالت را به اصطلاح بختک می گویند.

در واقع هرکسی چیز هایی را میبیند و بعضی فقط محیط را میبینند ولی،ترسناک

علت ترس در اغلب موارد به علت کار نکردن بدن(به اصطلاح فلج خواب) و درنتیجه احساس از دست دادن توان  دفاعی بدن می باشد و چون در اکثر موارد صداها و یا تصاویر غریبه ای دیده و شنیده میشود ما می ترسیم.

اما برخی روانشناسان می گویند این حالت،حالت ماورا الطبیعه است.

به نظر من ، ما برای مدتی هرچند اندک از جسم خود فاصله میگیریم و در نتیجه ی آن حال که روحمان مستقل شده میتوانیم ماورا را درک کنیم.البته مقدار فاصله ایجاد شده در اشخاص مختلف،متفاوت است.

بعضی هیچ،بعضی کم فقط در حد دیدن و شنیدن ماورا و بعضی در حد بلند شدن  از جای خود

در کل اگه بهش عادت کنید چیز باحالیه

اما خاطره های چند بختکی 

1-من زیاد اینجوری میشم، حتی یبار بیدار شدم یعنی فکر کردم بیدار شدم یهو دیدم بدنم هنوز دراز کشیده! دوباره خوابیدم سعی کردم بیدار شم، داشتم زور میزدم داد بزنم یکی بیاد تکونم بده بلکه بیدار شم، چون همه صداهارو میشنوم ودقیق میدونم چه اتفاقاتی داره اطرافم میوفته. شروع کردم پامو تکون دادن تا اینکه خودمو پیدا کردم. دقیقا هر موقع که این اتفاق افتاده به پشت خوابیده بودم، دیگه عادی شده اصلا نمیترسم از این حالت ولی یه استرس بدی داره


2-زیادواسم پیش میاداوایل میترسیدم که بعدکه تکرارشدعادی شد یادم میادیه باربیدارشدم دیدم یه نورشدیدی افتاده توی چشمام که روزبعدفهمیدم ازلامپهای توی خیابون بوده خلاصه سرموچرخوندم خودمودیدم که خوابیده م گفتم درازبکشم دوباره باجسمم بلندشم که چندثانیه طول کشید.الان بعضی مواقع ازخواب میپرم شایدباورتون نشه ولی به همین شب عزیزقسم به خودم میگم به پشت بخوابم که سریع بختک بیادسراغم دلم واسش تنگ میشه.

3-من اون حالت پرواز کردن روح رو زیاد تجربه میکنم

انگار مثلا میخوام تو یه دره پرت بشم بعد یهو تکون میخورم بهوش میشم … شما هم میشید عایا ؟؟حس عجیبیه

بنظرم واقعا روحه که جدا میشه نه توهم !

4-امواج مغز لذت ببری باور کنید خیلی بهتر از تلاش و تقلا برای بلند شدنه .
من یک سفر حدود 15 روزه داشتم که تقریبا همه چیز به خاطر مسافرت گروهی منظم تر شده بود در این 15 روز اصلا دچار بختک نشدم در حالی که در حالت عادی حداقل هفته ای دو بار بختک به سراغم میاد . که به نظر من از نرسیدن اکسیژن کافی به مغز دچار این حالت می شم چون هر وقت ورزش کافی می کنم و درست می خوابم این مشکل از بین می ره .

موفق باشید
                             

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۸
دل بیقرار
شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ب.ظ

به ایرانی بودن افتخارکنید میدونی چرا؟

با نام و یاد خدا
متاسفانه از آنجا که وقتی انتقادی می کنم اکثرا با خواندن آن ناراحت و ناامید میشوند و در واقع به هدفی که میخواهم به طرف مقابلم، بفهمانم،نمی رسم،و الان احساس گناه میکنم که چرا موجب یاس بعضی از دوستان شدم و از این عزیزان عذر خواهی میکنم و بر آن امدم تا مطلبی بگذارم تا دوستان دوباره در زمینه این کشور عزیزمان شاد و پر امید شوند و روحیه شان بازگردد.ان شاءالله


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۱۰
دل بیقرار
سه شنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ق.ظ

عشق پرنده


عشق پرنده[1]

خیلی دوست داشت امام را دعوت کند خانه اش،یک بار امام   دعوتش را قبول کرد.نشسته بودند روی یک تخت که صاحبخانه رفت غذا بیاورد.دو تا کبوتر داشتند زیر تخت با هم حرف می زدند.صاحبخانه که برگشت،دید امام  دارد می خندد!

گفت:«همیشه خندان باشید آقا!چه چیزی باعث خنده ی شما شده؟»

امام جواب داد:«این کبوترِ نر به ماده ی خود اظهار علاقه می کرد و می گفت:«بهخدا قسمروی زمین کسی را بیش تر از تو دوست ندارم مگر همین آقایی که روی تخت نشسته!»

مرد پرسید:«مگر شما زبان پرندگان را هم بلدید؟»

امام   این ایه را خواند:

«عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتینا مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ»[2]

«به ما زبان پرندگان اموخته شده و از هرچیز نصیبی داده شده است»

آری،پرندگان هم دوستش داشتند


[1]الخرائج و الجرائح:ج2،ص 834

[2]سوره نمل،آیه 16




۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۰۳:۲۲
دل بیقرار
يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۴۹ ق.ظ

چشم دل


چشم دل

«انها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور»


همانا چشم ها نابینا نمی شود، بلکه دل هایی کور می شود که در سینه هاست.


سوره حج آیه 46
۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۴۹
دل بیقرار
شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۳۷ ب.ظ

پاسخ به:من دوست نداشتم که خلق شوم

ش (تهران): من دوست نداشتم که خلق شوم. چرا خدا من را خلق کرد که گناه کرده و به جهنم روم و عذاب بکشم؟

این سوال،سوالی است کار شده و این روزها توسط خیلی ها پرسیده می شود.از انجا که معمولا کسانی که این سوال را می پرسند به آنها جوابی در حد فهمشان داده نمی شود و قانع نمیشوند،من احساس کردم که پاسخ این سوال را به شکل ساده ای میدانم و حیفم آمد که این پاسخ را از عزیزان دریغ کنم.

پاسخ کوتاه:چرا خیلی هم دوست داشتی:) اما شرح

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۳۷
دل بیقرار

       این قرآن مقدس در موزه امام رضا مشهد هست

۲۷ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۴ ، ۲۰:۰۰
دل بیقرار